پرسش :

این روزها کلیپی از آقای اکبر عبدی، هنرپیشه سینما و تلویزیون در سطح وسیعی منتشر شده که در حال معاشقه با سگ دست‌آموزی است. درحالی که سگ مرتبا صورت عبدی را لیس می‌زند، به سگ می‌گوید برای ما پیش خدا دعا کن که بلاها را از ما بگرداند! با توجه به تأثیرگذاری رفتار شخصیت‌های محبوب و مشهوری مثل عبدی، آیا این امر نوعی شبهه‌افکنی و تمسخر اعتقادات دینی مردم نیست؟!


پاسخ :
اولا؛ رفتار و گفتار هرکسی جز معصومان (علیهم السلام) به خودی خود هیچ اعتباری ندارد. رفتار و گفتار باید بر منطق عقلانی و دینی استوار باشد تا بتوان برای آن اعتباری قائل شد. شهرت، محبوبیت، تخصص در یک رشته خاص، هرگز دلیلی بر اعتبار مطلق رفتارها و گفتارهای افراد نیست. بنابر این اگر کسی به سخن یا رفتار فرد مشهوری، به صرف مشهور بودن استناد کند و بخواهد شهرت یا محبوبیت فردی را دلیل درستی سخن یا رفتار او بداند، در واقع نشانه نابخردی خود او است! 

ثانیا؛ مهربانی و ترحم بر حیوانات، امری ستوده و انسانی است و در دین ما هم به آن سفارش شده است؛ آنچنانکه خود معصومان (علیه السلام) هم با حیواناتی که در محیط زندگی‌شان، با ترحم و مهربانی رفتار می‌کرده‌اند. بر این اساس رفتار اکبر عبدی با سگش از این جهت، رفتار حرام یا حتی مکروهی نیست؛ هرچند رفتارهای نزدیک و عاشقانه با حیوانات، ضمن اینکه با اصول بهداشتی در تضاد است، می‌تواند نوعی رفتار نابهنجار تلقی شود؛ زیرا حیوانات، اگرچه مهربانی را تا اندازه‌ای، می‌فهمند و گاهی از روی غریزه با انسان، مهربانی می‌کنند، اما عشق و رابطه انسانی را درک نمی‌کنند و معاشقه با آنان رفتاری غیرعقلانی است. عشق میان دو انسان امری متعالی و دارای ژرفایی عقلانی و معنوی است و هرگز چنین امری میان انسان و حیوان اتفاق نمی‌افتد. مقام بلند انسان آنچنان است که حتی عشق میان انسان و فرشته هم ممکن نیست؛ زیرا فرشتگان نیز از رسیدن به مقام انسانی ناتوان‌انند.

ثالثا؛ چنین صحنه‌هایی جز توهین به شعور و عوطف انسانی چیز دیگری نیست؛ امروزه برخی از سلبریتی‌هایی که تنها می‌توانند ژست زوشنفکر بگیرند، برای نقد و اعتراض به برخی مناسبات غیرانسانی میان انسان‌ها، ناخودآگاه به کل انسانیت و عواطف انسانی توهین می‌کنند؛ این افراد از فرط خودشیفتگی و میل به نمایشگری، چنان سخن می‌گویند که گویی دیگر هیچ انسان شریف و اخلاق‌مداری در جهان وجود ندارد که سزاوار عشق انسانی باشد و باید عشق و مهربانی را از سگان آموخت و با سگان تجربه کرد. روان‌شناسی چنین رفتارهایی از آن حاکی است که چنین افرادی یا از عقده حقارت و میل شدید به خودنمایشگری رنج می‌برند و یا به سبب شکست در ایجاد ارتباط سالم عاطفی با دیگر انسان‌ها، گرفتار سرخوردگی شدیدی شده و به رابطه سطحی، کم دردسر و ساده با حیوانات پناه برده‌اند. به نظر می‌رسد چنین رفتارهایی بیش از هرچیز ناشی از نوعی خودشیفتگی نامطلوب است که فرد را به سمت رفتارهایی عجیب و غریب کشانده تا از این رهگذر، متفاوت‌بودن خود با دیگر افراد جامعه را به رخ دیگران بکشد!

رابعا؛ اینکه آقای عبدی به سگش می‌گوید «برای ما پیش خدا دعا کن»، اگرچه به خودی خود، رفتار حرام و ممنوعی نیست، اما رفتاری نابخردانه است؛ زیرا حیوانات فاقد شعور انسانی‌اند و معنای دعا و اموری این چنین را نمی‌فهمند. هرچند حیوانات هم در جهان خودشان با خالق‌شان ارتباط‌هایی دارند و بسا مهربانی با یک حیوان موجب رفع ناراحتی یا رسیدن خیری به انسان می‌شود؛ اما در خواست دعا از حیوانات رفتاری غیرمنطقی است.

خامسا؛ متأسفانه چنین رفتارهایی نه تنها به گسترش مهربانی و اخلاق انسانی کمک نمی‌کند، بلکه عواطف و اخلاق انسانی را فاسد کرده و الگوی نامناسبی برای دیگران معرفی می‌کند. بهتر بود آقای عبدی این معاشقه را با کودکان، سالمندان و نزدیکان خود انجام می‌داد و در عمل، مهروزی بدون چشم داشت با دیگر انسان‌ها را می‌آموخت. اگر افرادی مثل آقای عبدی نگران مهربانی و محبت انسانی‌اند، بهتر است با حضور در مراکز نگهداری سالمندان، کودکان بی‌سرپرست، کودکان بیمار و غیره و مصرف بخشی از ثروت خود در راه بهزیستی این افراد، مهربانی را در الگوی رفتار صحیح آن نشان دهند!

منبع: اندیشه قم